تقوا و نجوای حرام (قرآن)

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

تقوا سبب پرهیز از نجوای حرام می‌شود. و چنین نجوایی نجوای شیطانی است که هدفش غمگین ساختن مؤمنان است.

اجتناب از نجوای حرام

اجتناب مؤمنان از رازگویی در راستایگناه و تجاوز، از آثار تقواپیشگی آنان است: یـایها الذین ءامنوا اذا تنـجیتم فلا تتنـجوا بالاثم والعدون ومعصیت الرسول وتنـجوا بالبر والتقوی واتقوا الله الذی الیه تحشرون. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی کهنجوا می‌کنید، و به گناه و تعدی و نافرمانی رسول (خدا) نجوا نکنید، و به کار نیک و تقوا نجوا کنید، و از خدایی که همگی نزد او جمع می‌شوید بپرهیزید! [۱]

دیدگاه علامه طباطبایی

یا ایها الذین آمنوا اذا تناجیتم فلا تتناجوا بالاثم و العدوان و معصیة الرسول... ، سیاق آیات خالی از این دلالت نیست که آیه شریفه در مقام تخفیف و رخصت نازل شده، و در آن خطاب را متوجه مؤمنین واقعی کرده، می‌فرماید: شما می‌توانید نجوی کنید، به شرطی که نجوایتان توام با اثم و عدوان و معصیت رسول نباشد، بلکه تناجی به بر و تقوا باشد. منظور از بر تمامی کارهای خیر است که در مقابل کلمه عدوان قرار گرفته، و منظور از تقوی، آن عملی است که اثم نباشد. آنگاه مطلب را با امر به مطلق تقوا و تهدید از قیامت تاکید نموده، می‌فرماید: و اتقوا الله الذی الیه تحشرون. و در ادامه می‌فرماید: انما النجوی من الشیطان لیحزن الذین آمنوا و لیس بضارهم شیئا الا باذن الله...، مراد از نجوی (به طوری که از سیاق استفاده می‌شود) نجوایی است که آن روز در بین منافقین و بیماردلان جریان داشته، نجوایی که از ناحیه شیطان بوده. به این معنا که شیطان این عمل را در دلهای شان جلوه داده بود و تشویق شان کرده بود که با یکدیگر نجوی کنند تا مسلمانان را اندوهگین و پریشان خاطر کنند، تا خیال کنند می‌خواهد بلایی بر سرشان بیاید. [۲]

دیدگاه آیت‌الله مکارم

این عمل از نظر فقه اسلامی احکام مختلفی بر حسب اختلاف شرائط دارد، و به اصطلاح به احکام خمسه تقسیم می‌شود، یعنی گاهحرام است و این در صورتی است که موجب اذیت و آزار و هتک حیثیت مسلمانی گردد (همانگونه که در آیات فوق به آن اشاره شده بود) و چنین نجوایی نجوای شیطانی است که هدفش غمگین ساختن مؤمنان است. در مقابل گاه حکم وجوب به خود می‌گیرد، و این در صورتی است که مساله سری لازمی در میان باشد که افشای آن خطرناک، و عدم ذکر آن نیز موجب تضییع حق و یا خطری برای اسلام و مسلمین است. و گاه متصف به استحباب می‌شود و آن در جایی است که انسان برای انجام کارهای نیک و بر و تقوی به سراغ آن رود، و همچنین حکم کراهت و اباحه. ولی اصولا هرگاه هدف مهمتری در کار نباشد نجوی کردن کار پسندیده‌ای نیست، و بر خلاف آداب مجلس است زیرا نوعی بی اعتنایی یا بی اعتمادی نسبت به دیگران محسوب می‌شود لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌خوانیم: اذا کنتم ثلاثه فلا یتناجی اثنان دون صاحبهما، فان ذلک یحزنه: هنگامی که سه نفر باشید دو نفر از شما جدای از شخص سوم به نجوی نپردازد چرا که این امر نفر سوم را غمگین می‌کند. در حدیث دیگری از ابو سعید (خدری) می‌خوانیم که می‌گوید: ما برای اجرای دستورات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در شبها که گاهی مطلب لازمی پیش می‌آید به تناوب در نزدیکی اقامتگاه آن حضرت مراقب بودیم، یک شب عده زیادی گرد هم آمده بودند و آهسته سخن می‌گفتیم، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بیرون آمد و فرمود: ما هذه النجوی؟ ا لم تنهوا عن النجوی؟: این سخنان در گوشی چیست؟ آیا شما از نجوی نهی نشده‌اید؟!. از روایات متعددی نیز استفاده می‌شود که شیطان برای غمگین ساختن مؤمنان از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند، نه فقط از نجوی بلکه گاه در عالم خواب صحنه‌هایی در برابر چشم او مجسم می‌کند که موجب اندوه او شود و دستور داده شده است که مؤمنان در اینگونه موارد با پناه بردن به ذات پاک خدا و توکل بر او اینگونه القائات شیطانی را از خود دور کنند. [۳]

منبع

فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اجتناب از نجوای حرام‌».

پانویس