اطعام
غذا دادن را اطعام گویند. در فقه از آن در بابهای طهارت ، صوم ، حج ، جهاد ، تجارت ، نکاح ، کفّارات ، اطعمه و اشربه ، غصب و ارث سخن رفته است.
محتویات
- ۱ معنای اطعام
- ۲ واژگان طعام در قرآن کریم
- ۳ مُطعِم از اسمای الهی
- ۴ اهمیت اطعام نیازمندان در دین اسلام
- ۵ اطعام از سیره اولیای الهی
- ۶ اطعام از اوصاف اصحاب یمین
- ۷ موارد مؤکد اطعام در آموزه دینی
- ۸ شرایط اطعام
- ۹ اطعام واجب
- ۱۰ اطعام مستحب
- ۱۱ اطعام طعام غصبی
- ۱۲ آثار اطعام
- ۱۳ آثار و نکوهش ترک اطعام
- ۱۴ منبع
- ۱۵ پانویس
معنای اطعام
اطعام مصدر باب افعال و از ریشه «طـعـم» به معنای طعام (غذا) دادن است. [۱] [۲] در اینکه مراد از طعام چیست، لغویان بر یک نظر نیستند؛ برخی گفتهاند: هر چیزی است که چیده و جمعآوری شود، اعمّ از حبوبات و میوه ها [۳] [۴] ، و بعضی طعام را خصوص خرما [۵] و جمعی فقط گندم میدانند. [۶] [۷] [۸] ولی به نظر میرسد همه این موارد مصداق طعام باشد و همانگونه که ابنمنظور و راغب گفتهاند: طعام عبارت است از هر چیز خوردنی [۹] [۱۰] ، بنابراین، اطعام یعنی خوراندن و طعام دادن از آنچه ذکر شد.
واژگان طعام در قرآن کریم
واژه طعم و مشتقات آن ۴۸ بار در قرآن کریم آمده که ۱۶ بار آن از باب اِفعال است؛ همچنین واژه طَعام در ۵ مورد از جمله در آیه «ولا یَحُضُّ عَلی طَعامِ المِسکین» [۱۱] به معنای اطعام دانسته شده است. [۱۲] [۱۳] [۱۴] در برخی آیات از اطعامکنندگان ستایش [۱۵] و از کسانی که اطعام نمیکنند یا دیگران را به اطعامتشویق نمیکنند، نکوهش شده است. [۱۶] [۱۷] [۱۸]
مُطعِم از اسمای الهی
در پارهای از آیات، اطعام از کارهای پروردگار شمرده شده است: «...و هُوَ یُطعِمُ و لایُطعَمُ». [۱۹] [۲۰] [۲۱] در حقیقت اسناد اطعام به انسانها چیزی جز اسناد اطعام به خدا نیست، زیرا اصل وجود آنان و آنچه اطعام میکنند از آنِ خداوند است [۲۲] ، ازاینرو «مُطعِم» یکی از اسما و صفات الهی شمرده شده است.
اهمیت اطعام نیازمندان در دین اسلام
اطعام از مصادیق انفاق و احسان است. اسلام برای حفظ حرمت انسانها و ایجاد تعادل اقتصادی در جامعه، صاحبان ثروت را ملزم کرده که بخشی از اموال خود را برای تأمین هزینه زندگی و رفعگرسنگی نیازمندان اختصاص دهند: «وفی اَمولِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ والمَحروم». [۲۳] قرآن کریم بیتوجهی به اطعام نیازمندان را از آثار کفر به مبدأ هستی شمرده است: «اِنَّهُ کانَ لایُؤمِنُ بِاللّهِ العَظیم ولایَحُضُّ عَلی طَعامِ المِسکین». [۲۴] همچنین بر ترک اطعام، آثار زیانباری مترتب کرده و در آیاتی [۲۵] [۲۶] اطعام به مسکین در روزهای سخت، نمودی از مجاهدت با نفس و وسوسههای شیطانی شمرده شده است. [۲۷]
اطعام از سیره اولیای الهی
بدون تردید تجلی خصلت پسندیده مهماننوازی بیشتر همراه با اطعام است. ازبرخی آیات برمیآید که اطعام، سیره پیامبران و اولیای الهی بوده است. آیات ۲۴ـ۲۶ سوره ذاریات [۲۸] [۲۹] که به داستان پذیرایی حضرت ابراهیم(علیه السلام)از مهمانان خود پرداخته بیانگر خصلت مهماننوازی اوست؛ گفتهاند: وی هنگام تناول غذا به دنبال مهمان میگشت تا او را با خود شریک کند، از همین رو آن حضرت را «ابوالضیفان» یعنی پدر مهمانان میگفتند. [۳۰] چنان که آیه ۵۳ سوره احزاب [۳۱] «...اِذا دُعیتُم فَادخُلوا فَاِذا طَعِمتُم فَانتَشِروا...» حاکی از جود و خصلت اطعام در پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)است. اهلبیت(علیهم السلام) نیز در اطعام به دیگران الگو بودند.
اطعام خاصانه از سیره اهل بیت
آیات ۸ـ۲۲ سوره انسان [۳۲] به نقل شیعه و سنّی درباره حضرت علی و فاطمه و فرزندانشان حسن و حسین(علیهم السلام) نازل گردیده [۳۳] [۳۴] [۳۵] و بیان کننده اطعام خالصانه و خداپسندانه ایشان است که بدون هیچ چشمداشتی و فقط برای رضای خداوند انجام گرفت و خدای متعالی به پاکی و خلوص عمل ایشان گواهی داده است: «و یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکینـًا و یَتیمـًا واَسیرا اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللّهِ لانُریدُ مِنکُم جَزاءً و لا شُکورا». در ادامه، آیات ۱۰ـ۲۲ سوره انسان [۳۶] نیز از پاداشهای الهی در مقابل این عمل مقبول و نیکوکارانه خبر میدهد. اطعام در این آیات [۳۷] از نوع اطعام واجب نیست، زیرا اطعامکنندگان خود به آن نیاز داشتند: «عَلی حُبِّهِ». اطعام در چنین موقعیّتی که با تحمّل سه روز گرسنگی همراه بود حاکی از اوج ایثار اطعامکنندگان از نظر اخلاق و رفتار و دلیل بر خلوص و فداکاری ایشان است.
اطعام از اوصاف اصحاب یمین
در آیات ۱۴ـ۱۸ سوره بلد [۳۸] اطعام از اوصاف اصحاب یمین شمرده شده است: «اَو اِطعـمٌ فی یَوم ذی مَسغَبَه... اُولـئِکَ اَصحـبُ المَیمَنَه».
موارد مؤکد اطعام در آموزه دینی
در روایات بر مواردی از اطعام، مانند اطعام روزهدار و اطعام در عروسی، بازگشت از سفر حجّ، خرید منزل و ختنه و عقیقه فرزند تأکید شده است. [۳۹] [۴۰] [۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴] قرآن کریم بر اطعامِ نیازمند که در قحطی دچار سختی و گرسنگی شده اصرار ورزیده، یتیم و مسکین را از مصادیق بارز نیازمندان میداند: «اَو اِطعـمٌ فی یَوم ذی مَسغَبَه یَتیمـًا ذا مَقرَبَه اَو مِسکینـًا ذا مَترَبَه». [۴۵]
شرایط اطعام
۱. اطعام در صورتی ارزشمند است که صرفاً برای رضای خدا انجام شود و هیچ انگیزهای جز خشنودی پروردگار در آن نباشد: «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِاللّهِ لانُریدُ مِنکُم جَزاءً و لا شُکورا» [۴۶] طبعاً در چنین اطعامی که برای خدا و منزّه از هرگونه منّت و اذیّت و ریاکاری است همه، به ویژه نیازمندان شرکت داده میشوند؛ امّا چنانچه در اطعام اغراض دیگری دنبال شود، بسیاری از نیازمندان، به ویژه انسانهای عفیفالنفس و خویشتندار، محروم میمانند. [۴۷] ۲. شایسته است طعام دهنده، هم اطعام را دوست داشته باشد و هم از آنچه دوست میدارد به دیگران بخوراند [۴۸] [۴۹]
- «ویُطعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ...»
[۵۰] ، «لَن تَنالوا البِرَّ حَتّی تُنفِقوا مِمّا تُحِبّونَ». [۵۱] البته اطعام محبوب چنانچه مورد نیاز خود انسان نیز باشد فضیلت بیشتر و پاداشهای ویژهای دارد، چنان که از آیات ۸ سوره انسان [۵۲] [۵۳]
- «...ویُؤثِرونَ عَلی اَنفُسِهِم و لَو کانَ بِهِم خَصاصَةٌ...» استفاده میشود.
۳. سزاوار است در اطعام نیازمندان، آنان که احتیاج بیشتری دارند در اولویت باشند و به هنگام سختی و قحطی، بیشتر مورد توجّه قرار گیرند، چنان که آیات ۸ سوره انسان [۵۴] [۵۵] بر اطعام نیازمندان در روزهای سخت زندگی و گرسنگی تأکید میکند: «اَو اِطعـمٌ فی یَوم ذی مَسغَبَه یَتیمـًا ذا مَقرَبَه اَو مِسکینـًا ذا مَترَبَه». بر پایه روایتی از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)هر کس گرسنهای را در روز قحطی اطعام کند خداوند او را از دَرِ مخصوص وارد بهشت میکند [۵۶] [۵۷] ؛ نیز اطعام مسلمانان در روز سختی، از اسباب مغفرت شمرده شده است. [۵۸] [۵۹] [۶۰] [۶۱]
اطعام واجب
در برخی موارد اطعام واجب میباشد.
اطعام فقرا در کفارات
قرآن در مواردی به وجوب اطعام مساکین به عنوان کفاره برخی گناهان یا جایگزین کردن برخی از اعمال، اشاره کرده است.
کفاره ظهار زن
بر کسانی که زنانشان را ظهار میکنند و سپس پشیمان میشوند، پیش از آنکه با همسرشان همبستر شوند در صورتی که قدرت بر آزاد کردن برده یا دو ماه روزه پی در پی ندارند، واجب است ۶۰مسکین را طعام دهند: «...فَتَحریرُ رَقَبَة... فَمَن لَمیَجِد فَصیامُ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ... فَمَن لَم یَستَطِع فَاِطعَامُسِتّینَ مِسکینـًا ذلِکَ لِتُؤمِنوا بِاللّهِ و رَسولِهِوتِلکَ حُدودُ اللّهِ و لِلکـفِرینَ عَذابٌ اَلیم». [۶۲]
کفاره شکستن قسم
اطعام به ۱۰ مسکین برای شکستن سوگند از روی قصد، واجب است: «لایُؤاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ فی اَیمـنِکُم و لـکِن یُؤاخِذُکُم بِماعَقَّدتُمُ الاَیمـنَ فَکَفّـرَتُهُ اِطعامُ عَشَرَةِ مَسـکینَ مِن اَوسَطِ ما تُطعِمونَ اَهلیکُم...». [۶۳] برخی جمله «مِن اَوسَطِ ما تُطعِمونَ» را اشاره به کیفیت غذا دانسته و گفتهاند: این طعام نباید پایینتر از خوراک خانوادهاش باشد. [۶۴] [۶۵] بعضی دیگر آن را توضیح کمّی دانسته و گفتهاند: مقصود یک مدّ طعام است، زیرا این مقدار حدّ متوسط خوراک افراداست. [۶۶] [۶۷]
کفاره صید در حال احرام
کسی که در حال احرام و از روی عمد صید میکند، باید تعدادی از مساکین را اطعام کند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لاتَقتُلوا الصَّیدَ و اَنتُم حُرُمٌ و مَن قَتَلَهُ مِنکُم مُتَعَمِّدًا فَجَزاءٌ مِثلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحکُمُ بِهِ ذَوا عَدل مِنکُم هَدیـًا بــلِغَ الکَعبَةِ اَو کَفّـرَةٌ طَعامُ مَسـکینَ...». [۶۸] براساس آیه، مقدار طعام مساکین بستگی بهنوع شکار دارد. [۶۹] [۷۰] مفسّران و فقها در ترتیب یا تخییر کفّارات یاد شده در آیه بر یک نظر نیستند [۷۱] [۷۲] [۷۳] ؛ برخی از ظاهر آیه (کلمه أو) تخییر را استفاده کردهاند [۷۴] [۷۵] و برخی ظهور کلمه «أو» را بر تخییر انکار کرده و ترتیب یا تخییر را به روایات ارجاعدادهاند. [۷۶] [۷۷]
کفاره افطار به سبب عذر
شخصی که به موجب پیری یا تشنگی طاقتفرسا توان روزهداری را از دست داده، نیز زن بارداری که زایمانش نزدیک است و زن شیرده کمشیر، میبایست به جای هر روز روزه ماه رمضان، مسکینی را اطعام کنند و اگر بیش از آن، اطعام کنند بهتر خواهد بود [۷۸] [۷۹] [۸۰]
- «و عَلَی الَّذینَ یُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکین فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ».
کفاره تراشیدن موی سر قبل از قربانی
اطعام ۱۰ یا ۶ مسکین به عوض تراشیدن موی سر، قبل از قربانی لازم است: «و لاتَحلِقوا رُءوسَکُم حَتّی یَبلُغَ الهَدیُ مَحِلَّهُ فَمَن کانَ مِنکُم مَریضـًا اَو بِهِ اَذیً مِن رَأسِهِ فَفِدیَةٌ مِن صِیام اَو صَدَقَة اَو نُسُک...». [۸۲] مراد از «صدقه» اطعام ۱۰ مسکین، و به قولی ۶ مسکین است. [۸۳] [۸۴] [۸۵]
اطعام در غیر کفّارات
اطعام در مواردی، خود مستقلاً مورد توجّه بوده است:
اطعام از گوشت قربانی برای بینوایان
وجوب اطعام از گوشت قربانی حجّ به بینوایان: «فَکُلوا مِنها و اَطعِموا البائِسَ الفَقیر» [۸۶] ، «... فَکُلوا مِنها و اَطعِموا القانِعَ والمُعتَرَّ...». [۸۷] فقیر «قانع» کسی است که سؤال نمیکند و به آنچه داده میشود قناعت میورزد. فقیر «معترّ» کسی است که به آنچه داده میشود معترض است و از گداییکردن هراسی ندارد. [۸۸] [۸۹] شاید بتوان از تقدیم «قانع» بر «معترّ» در آیه اولویت و تقدم اطعام فقیر قانع بر فقیر معترّ را استفاده کرد.
زکات مال و زکات فطره
زکات مال و زکات فطره نیز از مصادیق اطعام واجب به شمار میآید. افزون بر آیات زیادی که لفظ زکات در آنها بهکار رفته، شماری از آیات با لفظ «طَعام» و «نُطعم» به موضوع زکات پرداخته است؛ مانند: «و لایَحُضُّ عَلی طَعامِ المِسکین» [۹۰] [۹۱] ، «ولاتَحـضّونَ عَلی طَعامِ المِسکین» [۹۲] ، «و لَمنَکُ نُطعِمُ المِسکین». [۹۳] برخی واژه طعام را در این آیات به معنای «اِطعام» دانسته و برخی آن را مضافالیه کلمه محذوف یا مقدّر «اطعام» یا «بذل» [۹۴] [۹۵] [۹۶] میدانند؛ ولی به هر صورت، اضافه طعام به مسکین بیان کننده این است که طعام، حق مسکین و گویا در واقع وی مالک آن است. [۹۷] [۹۸] [۹۹] آیه ۱۹ سوره ذاریات [۱۰۰]
- «و فی اَمولِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ و المَحروم» نیز گویای همین مطلب است، ازاینرو در پرداخت آن به مسکین جای هیچگونه منّتی نیست.
از برخی روایات استفاده میشود که علت وجوب زکات در اموال توانگران فراهم شدن غذای فقراست. [۱۰۱] شاید از همین روست که بیشترین مواردی که زکات در آن واجب شده، مانند گندم، جو، کشمش، خرما، شتر، گاو و گوسفند، کاربردی جز طعام ندارد و زکات فطره را نیز باید از خوراک معمول خانواده و اهل شهر پرداخت.
اطعام واجب النفقه
اطعام کسانی که نفقه آنها بر انسان واجب است؛ مانند وجوب نفقه مادر بر پدر: «و عَلَی المَولودِ لَهُ رِزقُهُنَّ و کِسوَتُهُنَّ بِالمَعروفِ لاتُکَلَّفُ نَفسٌاِلاّ وُسعَها...». [۱۰۲] [۱۰۳] [۱۰۴] اطعام همسر در حدّ برطرف شدن نیاز او بر شوهر واجب است. مقدار آن بستگی به شئون خانوادگی و موقعیت اجتماعی زن دارد. [۱۰۵]
اطعام اسیر
اطعام اسیر، هر چند تصمیم بر کشتن او باشد، واجب است. [۱۰۶]
اطعام مضطر
اطعام کسی که بر اثر گرسنگی، بیم تلف شدن او یا از کار افتادن عضوی یا یکی از قوای بدنیاش مانند بینایی و شنوایی میرود، واجب است. [۱۰۷]
اطعام مستحب
اطعام مؤمن؛ [۱۰۸] اطعام به بازماندگان میّت تا سه روز؛ [۱۰۹] اطعام در عروسی، ولادت و ختنۀ فرزند، [۱۱۰] و نیز هنگام عقیقه کردن برای او به ده نفر مؤمن یا بیشتر؛ [۱۱۱] اطعام گوشت قربانی به فقرا؛ [۱۱۲] اطعام بعد از ساختن یا خریدن منزل، پس از بازگشت از مکّه [۱۱۳] و اطعام برده به شیرینی پس از خریدن او، مستحب است. [۱۱۴]
اطعام طعام غصبی
غاصبی که غذای غصب شده را به مالک آن بدون آن که متوجه شود، اطعام کند، ضامن آن است و باید قیمت آن را به صاحبش بپردازد [۱۱۵] و چنانچه به دیگری اطعام کند، مالک میتواند غرامت آن را از هر یک از غاصب و خورنده بگیرد؛ در صورتی که از غاصب بگیرد، او حق رجوع به خورنده ندارد، امّا اگر از خورنده بگیرد، وی میتواند به غاصب مراجعه کرده، غرامت پرداختی را از او بگیرد. [۱۱۶]
آثار اطعام
خداوند در سوره بلد [۱۱۷] ، ابرار را ـکه براساس روایات فریقین، امیرمؤمنان، فاطمه زهرا و حسنین(علیهم السلام)هستند [۱۱۸] [۱۱۹] ـ به سبب اطعام خالصانه و ایثارگرانه ستوده است و ایشان را از شرّ روزی که از آن میهراسند (قیامت) محافظت کرده و آنان را با صورتهایی نورانی و زیبا و دلهایی شاد برمیانگیزد و به موجب صبر بر تکالیف یا صبر بر ایثار با شدت احتیاجِ خودشان، در بهشت ساکن کرده و حریر بهشتی بر ایشان میپوشاند، درحالیکه در آنجا بر تختها تکیه زده و از گرما و سرما دراماناند و درختان بهشتی بر سرشان سایه افکنده و میوههایش در دسترس و اختیار آنهاست. حوریان و نوجوانان زیبایِ بهشتی با سبوهایی سیمین و جامهایی بلورین گرداگرد ایشان در گردشاند؛ جامهایی که در سفیدی همچون نقره و در صفا و درخشندگی همچون شیشه و از هر حیث اندازهگیری شده است. آنان را از شرابی که طعم زنجبیل دارد مینوشانند. در آنجا چشمهای به نام سلسبیل است. گرداگرد بهشتیان پسرانی جاودانی، همواره در گردشاند؛ پسرانی که در زیبایی همچون مروارید پراکنده در اطراف بهشتیان (برای خدمت) به نظر میآیند و چون خوب بنگری آن جایگاه با شکوه را عالَمی پرنعمت و حکومتی بینهایت بزرگ از حیث بقا و وسعت خواهی یافت. بالاپوش ایشان دیبای سبز و استبرق (پارچه ضخیمی از جنس ابریشم و طلا) و زیورآلات ایشان دستبندهایی از نقره است و خدایشان آنان را شرابی طهور و گوارا مینوشاند: «اَنَّ الاَبرارَ یَشرَبونَ... و سَقـهُمرَبُّهُم شَرابـًا طَهورا». [۱۲۰] در روایات، پاداش دنیوی اطعام، زیاد شدن روزی [۱۲۱] [۱۲۲] [۱۲۳] ، دفع و رفع بلاها و بیماری ها [۱۲۴] [۱۲۵] [۱۲۶] ، ایجاد محبّت [۱۲۷] و... دانسته شده است. در آیات ۱۶ـ۱۸ سوره فجر [۱۲۸] سختی معیشت را پیامد ترک اطعام یتیمان و مساکین برشمرده است.
آثار و نکوهش ترک اطعام
در قرآن کریم ترک اطعام و حتی تشویقنکردن به آن، در کنار بیایمانی به خدا قرار گرفته است: «اِنَّهُ کانَ لایُؤمِنُ بِاللّهِ العَظیم ولایَحُضُّ عَلی طَعامِالمِسکین» [۱۲۹] و این دو را از علایم اصحاب شمال بر شمرده است. [۱۳۰] براساس آیات ۴۰ـ۴۶ سوره مدثر [۱۳۱] ، جهنّمیان بزهکار در پاسخ این پرسش که چه چیزی شما را به دوزخ کشانده گویند: از نمازگزاران نبودیم و بینوایان را اطعام نمیکردیم. با یاوهگویان یاوهمیگفتیم و روز پاداش (آخرت) را دروغ میشمردیم: «فی جَنّـت یَتَساءَلون عَنِ المُجرِمین ماسَلَکَکُم فی سَقَر قالوا لَمنَکُ مِنَ المُصَلّین ولَمنَکُ نُطعِمُ المِسکین و کنّانخوض مع الخائضین و کُنّا نُکَذِّبُ بِیَومِ الدّین». طبق برخی روایات مراد از عدم اطعام دراین آیه نپرداختن حقوق آلمحمّد(صلی الله علیه وآله) یعنی خمس است. در این آیات عدم اطعام مساکین، ترک نماز و تکذیب آخرت سبب جهنّمی شدن شمرده شده است، چنان که در برخی از آیات، راندن یتیم و ترغیب نکردن دیگران به اطعام بینوایان خصلت کسی به شمار آمده که به روز قیامت و ثواب و عقاب باور ندارد: «اَرَءَیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّین فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الیَتیم و لایَحُضُّ عَلی طَعامِ المِسکین». [۱۳۲] ترک اطعام از ویژگیهای کسانی است که از آیات الهی رویگردان بوده و کافرند، ازاینرو وقتی مؤمنان ایشان را به اطعام و انفاق تشویقمیکنند با استهزا و نسبت دادن گمراهی آشکار، به مؤمنان میگویند: آیا اطعام کنیم کسی را که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد: «و اِذا قیلَ لَهُم اَنفِقوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قالَ الَّذینَ کَفَروا لِلَّذینَ ءامَنوا اَنُطعِمُمَن لَو یَشاءُ اللّهُ اَطعَمَهُ اِن اَنتُم اِلاّ فی ضَلـل مُبین». [۱۳۳] قرآن کریم به تارکان اطعام یادآور میشود که تنگدستی و سختی معیشت آنان، پیامد دنیوی ترک اطعام و اکرام به یتیم و مسکین است [۱۳۴]
- «واَمّا اِذا ما ابتَلـهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَقولُ رَبّی اَهـنَن کَلاّ بَللاتُکرِمونَ الیَتیم و لاتَحـضّونَ عَلی
[۱۳۵] ترک اطعام دلیل بر پستی و خسیس بودن است. براساس روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله)ذیل آیه «فَاَبَوا اَن یُضَیِّفوهُما» [۱۳۶] اهل قریهای که از اطعام و پذیرایی حضرت موسی و همراه وی سرباز زدند، مردمی پست بودند [۱۳۷] [۱۳۸]
- «فَانطَـلَقا حَتّی اِذا اَتَیا اَهلَ قَریَة اِستَطعَما اَهلَها فَاَبَوا اَن یُضَیِّفوهُما...».
[۱۳۹] گفته شده که این قریه دورترین نقطه زمین خدا از آسمان است [۱۴۰] [۱۴۱] ؛ یعنی اهل آن از رحمت خدا دورند. [۱۴۲]
منبع
دانشنامه موضوعی قرآن
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۵۸۱-۵۸۳.
پانویس
- ↑ لسانالعرب، ج۸، ص۱۶۶، «طعم».
- ↑ لغت نامه، ج۲، ص۲۴۵۰، «اطعام».
- ↑ تاج العروس، ج۱۷، ص۴۳۷، «طعم».
- ↑ لسانالعرب، ج۸، ص۱۶۴.
- ↑ لسانالعرب، ج۸، ص۱۶۴.
- ↑ مقاییساللغه، ج۳، ص۴۱۱.
- ↑ ترتیبالعین، ص۴۸۸، «طعم».
- ↑ لسانالعرب، ج۸، ص۱۶۴.
- ↑ لسانالعرب، ج۸، ص۱۶۴، «طعم».
- ↑ مفردات، ص۵۱۹.
- ↑ حاقّه/سوره۶۹، آیه۳۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۸۳۴.
- ↑ فتحالقدیر، ج۵، ص۲۸۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۷۷.
- ↑ انسان/سوره۷۶، آیه۱۳-۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۳۴.
- ↑ زادالمسیر، ج۸، ص۳۵۳.
- ↑ حاقّه/سوره۶۹، آیه۳۴.
- ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۴.
- ↑ قریش/سوره۱۰۶، آیه۴-۳.
- ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۷۹.
- ↑ الفرقان، مج۹، ج۷، ص۳۵۷.
- ↑ ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۹.
- ↑ حاقّه/سوره۶۹، آیه۳۴-۳۳.
- ↑ بلد/سوره۹۰، آیه۱۳.
- ↑ بلد/سوره۹۰، آیه۱۴.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۷۵۶.
- ↑ ذاریات/سوره۵۱، آیه۲۶-۲۴.
- ↑ هود/سوره۱۱، آیه۸۹.
- ↑ سبلالهدی، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.
- ↑ انسان/سوره۷۶، آیه۱۳-۸.
- ↑ کشفالاسرار، ج۱۰، ص۳۱۹ـ۳۲۱.
- ↑ البرهان، ج۵، ص۵۴۶ـ۵۴۷.
- ↑ روحالمعانی، مج۱۶، ج۲۹، ص۲۷۰.
- ↑ انسان/سوره۷۶، آیه۲۲-۱۰.
- ↑ انسان/سوره۷۶، آیه۲۲-۸.
- ↑ بلد/سوره۹۰، آیه۱۸-۱۴.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۳۴۱۳۵.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۴۰۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۳، ص۱۵۷۱۵۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۶، ص۳۸۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۷۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۴، ص۴۹.
- ↑ بلد/سوره۹۰، آیه۱۶-۱۴.
- ↑ انسان/سوره۷۶، آیه۹.
- ↑ الفرقان، ج۲۹، ص۳۱۴ـ۳۱۵.
- ↑ الفرقان، ج۲۹، ص۳۱۰.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۸۴.
- ↑ انسان/سوره۷۶، آیه۱۳-۸.
- ↑ آلعمران/سوره۳، آیه۹۲.
- ↑ [۵۲]
- ↑ [۵۳]
- ↑ [۵۴]
- ↑ [۵۵]
- ↑ [۵۶]
- ↑ [۵۷]
- ↑ [۵۸]
- ↑ [۵۹]
- ↑ [۶۰]
- ↑ [۶۱]
- ↑ [۶۲]
- ↑ [۶۳]
- ↑ [۶۴]
- ↑ [۶۵]
- ↑ [۶۶]
- ↑ [۶۷]
- ↑ [۶۸]
- ↑ [۶۹]
- ↑ [۷۰]
- ↑ [۷۱]
- ↑ [۷۲]
- ↑ [۷۳]
- ↑ [۷۴]
- ↑ [۷۵]
- ↑ [۷۶]
- ↑ [۷۷]
- ↑ [۷۸]
- ↑ [۷۹]
- ↑ [۸۰]
- ↑ [۸۱]
- ↑ [۸۲]
- ↑ [۸۳]
- ↑ [۸۴]
- ↑ [۸۵]
- ↑ [۸۶]
- ↑ [۸۷]
- ↑ [۸۸]
- ↑ [۸۹]
- ↑ [۹۰]
- ↑ [۹۱]
- ↑ [۹۲]
- ↑ [۹۳]
- ↑ [۹۴]
- ↑ [۹۵]
- ↑ [۹۶]
- ↑ [۹۷]
- ↑ [۹۸]
- ↑ [۹۹]
- ↑ [۱۰۰]
- ↑ [۱۰۱]
- ↑ [۱۰۲]
- ↑ [۱۰۳]
- ↑ [۱۰۴]
- ↑ [۱۰۵]
- ↑ [۱۰۶]
- ↑ [۱۰۷]
- ↑ [۱۰۸]
- ↑ [۱۰۹]
- ↑ [۱۱۰]
- ↑ [۱۱۱]
- ↑ [۱۱۲]
- ↑ [۱۱۳]
- ↑ [۱۱۴]
- ↑ [۱۱۵]
- ↑ [۱۱۶]
- ↑ [۱۱۷]
- ↑ [۱۱۸]
- ↑ [۱۱۹]
- ↑ [۱۲۰]
- ↑ [۱۲۱]
- ↑ [۱۲۲]
- ↑ [۱۲۳]
- ↑ [۱۲۴]
- ↑ [۱۲۵]
- ↑ [۱۲۶]
- ↑ [۱۲۷]
- ↑ [۱۲۸]
- ↑ [۱۲۹]
- ↑ [۱۳۰]
- ↑ [۱۳۱]
- ↑ [۱۳۲]
- ↑ [۱۳۳]
- ↑ [۱۳۴]
- ↑ [۱۳۵]
- ↑ [۱۳۶]
- ↑ [۱۳۷]
- ↑ [۱۳۸]
- ↑ [۱۳۹]
- ↑ [۱۴۰]
- ↑ [۱۴۱]
- ↑ [۱۴۲]